Web Analytics Made Easy - Statcounter

میرسلاو بلاژویچ، سرمربی کروات سابق تیم ملی امروز در سن 88 سالگی درگذشت. خداداد عزیزی، یکی از اعضای تیم ملی در زمان بلاژویچ بود که مدتی پس از حضور او از تیم ملی خداحافظی کرد.

با او در خصوص درگذشت بلاژویچ گفتگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

میرسلاو بلاژویچ امروز درگذشت. کمی در خصوص او بگویید.

خدا او را بیامرزد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یکی از مربیان صاحب نام دنیا بود و پس از سوم شدن با کرواسی در جام جهانی 98 وارد ایران شد. به نظرم با تیم ملی ایران در مقدماتی جام جهانی 2002 هم بد کار نکرد. آن زمان شرایط صعود سخت بود چون فقط یک تیم صعود می‌کرد و ایران موفق به صعود نشد.

کمی در خصوص اخلاق‌های خاص او و شور هیجانی که داشت و کاریزمای او بگویید.

مربیانی که از کرواسی و یوگسلاوی می‌آیند این کاریزما را دارند که مشابه آن الآن در پرتغالی‌ها وجود دارد. در فوتبال ایران هم این چیزها را دوست دارند. بسیار هم آدم باهوشی بود و بلد بود صحبت کند و روانشناس قوی بود. من خودم آن جلسه‌ای که از تیم ملی جدا شدم بازی دوستانه با صنعت بود. من نیمه دوم بازی کردم و خیلی هم خوب بودم. در بازی به من پیراهن نرسید و برای اینکه مدیریت کند گفت چه کسی به خداداد پیراهن نداده؟ آقای ابراهیمی گفت پیراهن کم بوده که بلاژ گفت من می‌دهم برای او پیراهن بدوزند. خیلی این چیزها را بلد بود. من گفتم نه پیراهن شماره 11 خودم را می‌خواهم که از رحمان رضایی گرفت و من بازی کردم ولی بعد از شام در هتل تصمیم گرفتم از تیم ملی بروم و جدا شوم. در آن جلسه بعد از شام هم با او صحبت کردم و او سعی کرد من را متقاعد کند که گفتم نمی‌توانم با شما کار کنم. حتی گفت من هافبک نفوذی خودم را امروز پیدا کردم ولی گفتم نمی‌توانم با شما کار کنم که خیلی هم دوستانه باهم دست دادیم و جدا شدیم. بعد دیگر رسانه‌ها شلوغش کردند که دعوا شده و خداداد را بیرون کردند و ...

چرا نتوانستید با او کار کنید؟

من همان جا هم گفتم و بعدها هم به دوستان گفتم. یک چیزی برای من جای سوال بود که بلاژویچ در اولین بازی دوستانه تیم ملی شماره همه بازیکنان را می‌دانی ولی خداداد را نمی‌دانی؟ به او هم گفتم پیراهن همه را می‌دانی ولی من را نه؟ شماره بقیه را از کجا فهمیدی که همه را درست دادی. این خیلی حالا جای مشکل نیست ولی مگر می‌شود به من به عنوان بازیکن پیشکسوت تیم ملی لباس نرسد؟ چطوری به همه لباس دادی و به من نرسید. یک تعدادی را خواند که شماره آن‌ها را داد و من رفتم لباس نبود که خیلی تعجب می‌کنم. بعد گفت می‌دهم لباس بدوزند که من گفتم نه لباس خودم را می‌خواهم و او پرسید شماره‌ات چند است؟ همان جا به او گفتم یعنی نمی‌دانی شماره‌ان چند است؟ شما همه را می‌دانی و با همان شماره قبلی لباس دادی و من را نمی‌دانی؟ لباس من را به رحمان رضایی داده بود که من بازی کردم ولی بعد بازی گفتم نمی‌توانم با کسی که روراست نیست کار کنم.

آن لقب سیاه‌باز از همان جا درآمد؟

من که در روی صورت او چنین حرفی نمی‌زنم. بعد که کار به مصاحبه و جار و جنجال کشید از قول من عنوان شد کسی که برای من سیاه‌بازی کند را نمی‌توانم بپذیرم. خب مگر می‌شود شما پیراهن یکی را ندانی بعد به او بگویی برایت لباس می‌دوزم و پلی‌میکر من هستی. این هم راهکار او بود که این قضیه را حل کند. بعدا تلاش شد که برگردم ولی خود بلاژویچ خیلی مایل نبود و دوستان فدراسیون هم فکر کنم خیلی دوست نداشتند. یک عده‌ای این بازی را راه انداختند چون بلاژویچ هیچ کدام از ما را نمی‌شناخت. شاید از جام جهانی 1998 و بوندسلیگا علی دایی و کریم باقری و شاید من را می‌شناخت.

یعنی یک عده این وسط نقش داشتند؟

اصلا شک نکنید. یک عده‌ای به او گفته بودند. بعد از آن ما یک جلسه با آقای کتیرایی و فکر کنم آقای فائقی رفتیم گفتند روز اول بلاژویچ گفته من شنیدم شماره 11 شما خیلی یاغی است و تیم به هم ریز است. حالا او هم یا تحت تاثیر قرار گرفت یا نه من نمی‌دانم. یک اتفاق دیگری بود که از جای دیگر شروع شد. خب من در بهترین دورانم بودم و نمی‌توانستند من را دعوت نکنند. دعوت کردند ولی این اتفاق افتاد که من گفتم با این روش نمی‌توانم کار کنم. شما همه اطلاعات تیم را داده باشید ولی اطلاعات بازیکن قدیمی و پیشکسوت را نه. من با او مشکلی نداشتم و در مدتی که در تمرینات بودم هم هیچوقت رودررو به او حرفی نزدم و روز آخر خیلی شیک و عالی خداحافظی کردیم. بنده خدا بلند شد و دست داد و برای هم آرزوی موفقیت کردیم.

از نظر فنی توانست به فوتبال ما کمک کند؟

اگر قرار بود کمک کند تیم باید به جام جهانی می‌رفت که نرفت.

یعنی این پروژه شکست خورد؟

خب وقتی ما بلاژویچ را می‌آوریم برای صعود به جام جهانی است. این دوره کی‌روش را برای چه آوردیم؟ کسی که هیچ کجای دنیا او را نمی‌خواست. ما کی‌روش را آوردیم که نتیجه بگیریم که باز هم پروژه شکست خورد. وقتی صداقتی نباشد پروژه درست در نمی‌آید. طبیعتا بلاژویچ موفق نبود که تیم ملی به جام جهانی نرفت.

منبع: فرارو

کلیدواژه: خداداد عزیزی بلاژویچ تیم ملی فوتبال جام جهانی تیم ملی کار کنم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۵۸۲۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کلمه «سرطان» از کجا آمده است؟/ چرا به سرطان «سرطان» می گویند؟

سرطان ساتیروس در ناحیه کشاله ران او بود و در آن زمان سرطان‌های پیشرفته در این قسمت از بدن غیرقابل جراحی تلقی می‌شدند و هیچ داروی به اندازه کافی قوی برای کاهش درد نیز وجود نداشت. بنابراین پزشکان نمی‌توانستند کاری انجام دهند. سرانجام سرطان در سن ۶۵ سالگی جان ساتیروس را گرفت.

سرطان در آن دوره به خوبی شناخته شده بود. متنی که در اواخر قرن پنجم یا اوایل قرن چهارم قبل از میلاد نوشته شده است به نام بیماری‌های زنان‌، چگونگی ایجاد سرطان سینه را توضیح می‌دهد بدین شرح که «توده‌های سخت تشکیل می‌شوند، از آن ها سرطان‌های پنهان ایجاد می‌شود، درد از سینه‌های بیماران به سمت گلو و اطراف شانه‌ها می‌رسد، چنین بیمارانی لاغر می‌شوند، تنفس کاهش می‌یابد و حس بویایی از بین می رود.»

همچنین دیگر آثار پزشکی این دوره انواع مختلفی از سرطان ها را توصیف می کنند. برای مثال زنی از شهر «آبدرا» در یونان بر اثر سرطان قفسه سینه درگذشت. مرد مبتلا به سرطان گلو پس از سوزاندن تومور توسط پزشکش، زنده ماند.

کلمه «سرطان» از کجا آمده است؟

به گزارش نشریه تخصصی «مدیکال اکسپرس»، کلمه سرطان از همین دوران می آید. در اواخر قرن پنجم و اوائل قرن چهارم قبل از میلاد، پزشکان از کلمه karkinos - کلمه یونانی باستان برای خرچنگ - برای توصیف تومورهای بدخیم استفاده می کردند. بعدها وقتی پزشکان لاتین زبان همان بیماری را توصیف کردند، از کلمه لاتین برای خرچنگ استفاده کردند یعنی «cancer» (کنسر). بنابراین، این نام برای این بیماری استفاده شد.

حتی در زمان های قدیم، مردم تعجب می کردند که چرا پزشکان این بیماری را به نام یک حیوان نام گذاری کرده اند. یک توضیح این بود که خرچنگ حیوانی تهاجمی است، همانطور که سرطان می تواند یک بیماری تهاجمی باشد. توضیح دیگر این بود که خرچنگ می تواند یک قسمت از بدن یک فرد را با چنگال هایش بگیرد و به سختی جدا شود، همانطور که برداشتن توده سرطانی پس از رشد دشوار است. برخی دیگر فکر می کردند که به دلیل ظاهر تومورهای سرطانی این نام برای آن انتخاب شده است.

پزشک جالینوس (۲۱۶-۱۲۹ پس از میلاد) سرطان سینه را در کار خود با نام روش پزشکی به گلوکون توصیف کرد و شکل تومور را با شکل خرچنگ مقایسه کرد:

«ما اغلب در سینه‌ها توموری دقیقاً شبیه به خرچنگ دیده‌ایم. همانطور که آن حیوان در دو طرف بدنش پا دارد، در این بیماری نیز رگ‌های متورم غیرطبیعی در دو طرف کشیده می‌شوند و شکلی مشابه به یک خرچنگ ایجاد می‌کنند.»

همه با هم موافق نبودند که چه چیزی موجب سرطان می‌شود

در دوره یونان و روم نظرات مختلفی در مورد دلیل بروز سرطان وجود داشت.

بر اساس یک نظریه پزشکی باستانی رایج، بدن دارای چهار نوع خلط (اخلاط چهارگانه) است: خون، صفرای زرد، بلغم و صفرای سیاه. این اخلاط چهارگانه باید در حالت تعادل باشد وگرنه انسان مریض می شود و اگر فردی از صفرای سیاه بیش از حد رنج می برد، تصور می شد که این وضعیت در نهایت منجر به سرطان می شود.

در همین حال، پزشکی به نام «اراسیستراتوس» که از حدود سال های ۳۱۵ تا ۲۴۰ قبل از میلاد می‌زیسته با این نظر مخالف بود. با این حال، تا آنجا که ما می دانیم، او توضیح دیگری ارائه نکرده است.

سرطان چگونه درمان می‌شد؟

سرطان از راه های مختلف درمان می‌شد. تصور می شد که سرطان را در مراحل اولیه می توان با استفاده از دارو درمان کرد.

اینها شامل داروهای مشتق شده از گیاهان، حیوانات و فلزات بوده است.

جالینوس ادعا کرد که با استفاده از این نوع داروها و پاکسازی مکرر بیماران خود با استفراغ یا تنقیه، گاهی اوقات در ناپدید شدن سرطان های نوظهور موفق بوده است. او گفت که همین درمان گاهی از ادامه رشد سرطان های پیشرفته تر جلوگیری می کرد. با این حال، او همچنین گفته است اگر این داروها مؤثر واقع نشوند، جراحی لازم است.

در آن دوران معمولاً از جراحی اجتناب می‌شد زیرا بیماران به دلیل از دست دادن خون در حین جراحی، جان خود را از دست می‌دادند. «لئونیداس» پزشکی که در قرن دوم و سوم پس از میلاد زندگی می کرد، روش خود را که شامل سوزاندن (سوختن) بود، این چنین توضیح می‌دهد:

«من معمولاً در مواردی عمل می‌کنم که تومورها به سمت قفسه سینه امتداد نمی‌یابند وقتی بیمار روی پشت خود قرار می‌گیرد، ناحیه سالم سینه در بالای تومور را برش می‌دهم و سپس برش را سوزانده تا زمانی که دلمه خون ایجاد شود و خونریزی قطع شود. سپس دوباره برش می زنم، همان طور که عمیقاً در سینه برش می زنم، ناحیه را مشخص می کنم و دوباره آن را می‌سوزانم.»

سرطان به طور کلی به عنوان یک بیماری صعب العلاج در نظر گرفته می شد و بنابراین ترس از آن وجود داشت. در آن زمان به دلیل محدودیت‌های بسیار در عرصه درمان، برخی از افراد مبتلا به سرطان حتی برای پایان دادن به زندگی با درد و رنج، خودکشی می‌کردند.

از گذشته به آینده

در بررسی پیشینه این بیماری ما با ابتلای ساتیروس، حکمرانِ قرن چهارم قبل از میلاد شروع کردیم. طی ۲۴۰۰ سال یا بیشتر از این زمان، دانش ما در مورد عوامل ایجاد سرطان، نحوه پیشگیری و درمان آن بسیار تغییر کرده است. همچنین می دانیم که بیش از ۲۰۰ نوع مختلف سرطان وجود دارد. سرطان‌های برخی از افراد به قدری موفقیت‌آمیز مدیریت می‌شوند که به زندگی طولانی ادامه می‌دهند.

با این حال هنوز هیچ درمان عمومی برای سرطان وجود ندارد، بیماری‌ای که از هر پنج نفر یک نفر در طول زندگی خود به آن مبتلا می شود. تنها در سال ۲۰۲۲، حدود ۲۰ میلیون مورد جدید ابتلا به سرطان و ۹.۷ میلیون مرگ ناشی از آن در سراسر جهان گزارش شده است. واضح است که در مورد درمان و تشخیص این بیماری هنوز راه درازی در پیش داریم.

تخمین‌ها نشان می‌دهد از هر پنج مرد یا زن، یک نفر در طول زندگی به سرطان مبتلا می‌شود و از هر ۹ مرد، یک نفر و از هر ۱۲ زن، یک نفر بر اثر سرطان می‌میرند.

در سال ۲۰۲۲، سرطان ریه شایع ترین سرطان تشخیص داده شده بود که مسئول نزدیک به ۲.۵ میلیون مورد جدید ابتلا (۱۲.۴ درصد سرطان ها در سراسر جهان) بود و پس از آن سرطان های سینه، کولورکتوم، پروستات و معده قرار داشتند.

همچنین سرطان ریه با حدود ۱.۸ میلیون مرگ (۱۸.۷ درصد) و پس از آن سرطان های روده بزرگ، کبد، سینه و معده بیشترین تلفات را داشته‌اند.

در زنان و مردان، شایع ترین سرطان ها سرطان سینه و ریه (هم برای موارد ابتلا و هم برای تلفات) بوده است. همچنین در سراسر مناطق جهان، نرخ بروز از چهار برابر تا پنج برابر برای مردان و زنان متفاوت است.

این مقاله از The Conversation تحت مجوز Creative Commons بازنشر شده است.

منبع: خبرگزاری ایسنا

دیگر خبرها

  • عزیزی: جادوگری در فوتبال ایران وجود دارد و برخی مدیران سکوت کرده اند
  • عزیزی: فشار روی استقلال بیشتر است/ بوی جادوگری می‌آید!
  • توخل فاش کرد: شیفته این اسطوره رئال بودم
  • کلمه «سرطان» از کجا آمده است؟/ چرا به سرطان «سرطان» می گویند؟
  • کنعانی: حمله به رفح بیانگر درنده‌خویی رژیم یاغی صهیونیستی است
  • توضیح قوه قضاییه درباره صدور حکم اعدام محمود مهرابی | او چه کرده؟
  • ۳۰۰هزار وانت‌بار فاقد بیمه در نوبت بعدی اجرای طرح عدم تخصیص سهمیه سوخت
  • ماجرای مخفیانه زنان یک روستا که سوژه شد
  • فوتبال از دریچه فان؛ کاسمیرو و خط دفاعی منچستریونایتد مقابل کریستال پالاس
  • پارسا پیروزفر و اخاذی از زنان ثروتمند ؛ سکانسی که پربازدید شد | ببینید